مازیارخویشوند مدیر رسانه ای نمایش تئاتر دیوان تئاتر
هفته پایانی نمایش دیوان تئاترال
(قصه ی آب و عاشقی)
نمایش آئینی سنتی « دیوان تئاترال» به روایت محمد مهدی قائم پناه
به گزارش پایگاه خبری خبربزار – دیوان تئاترال نوشته محمود استاد محمد و کارگردانی محمد مهدی قائم پناه در پردیس تئاتر سپند به روی صحنه می رود.
این نمایش روایت مردمانیست که دغدغه آب و شکوفایی دارند مردمانی که زیر چکمه ها ولبخندهای شیطنت آمیز حاکم ظالم دغدغه آب و شکوفایی دارند و هرروز با صدای جارچی حاکم شاهد بالا رفتن قیمت آب هستند همان قیمت زندگی ، صدای تبلی که هر روز مثل پتک بر آرزوهای مردم می خورد ، آب که نماد زندگیست در امتداد این موضوع مهم داستان عشقی روایت می شود که بهایش عبور از بیستون و جاری شدن آب است که طعنه بر فرهاد کوه کن بیستون و اینکه آیا فرهاد به عشق شیرین دچار بود یا نه آیا فرهاد در مسیر وصل شیرین خون خود را به پای بیستون ریخت؟ صحنه اول با موسیقی شاد محلی آغاز می شود و ترتیب هر طیف و طبقه از جامعه که هر کدام قصه خود را به یدک می کشند و هرکدامشان در میان قابهایی قرار گرفتند که نماد دنیای درونی و فضای فکری شان است ، قابهایی که گاه به حرکت در می آیند و با ریتمی موسیقایی که یاد آور آثار واگنر است اما تلفیقی از ریتم و ملودی های ساخته شده استاد جواد معروفی است نورهای موضعی و شکستن دیوار چهارم که گاهی به صورت طنازانه تماشاگر را به تبسم وا می دارد مخصوصاً شخصیتی به نام بی بی گل نسا و با بازی خوب به بازیگری که به صورت بداهه گاهی تماشاگر را می خنداند و گاهی چنان غرق فضای تراژدیک می کند که تماشاگر هم به فکر فرو می رود و هم به نوعی دلش می سوزد،درگیری نور و لته ها یک نقاشی عالی صحنه است و کیفیت واقعی پاسخ احساس مخاطب است چنانکه امروز می دانیم. گاهی حرکت بازیگرعاشق که همان داش مش مبول است تداعی کننده صحنه ای از اپرای رومئو و ژولیت است مانند دو عاشق در مجلس رقص کاپولت هاست طراح بر اهمیت این لحظه فقط با ضعیف کردن تمام نورهای صحنه و متمرکز کردن روی دو عاشق تاکید می کند،و گاهی به یاد کوچه پس کوچههای لاله زار قدیم می افتی مردی که با کلاه شاپو تداعی گر شخصیت های اصلی فیلم های فارسی است شخصیت هایی که از جان خودشان می گذرند و مواظب مال و ناموس مردم هستند و به جایش احترام می بینند. دیوان تئاترال را می توان در جرگه نمایشهای آیینی قرار داد زیرا به آداب و رسوم و ارزشهای فرهنگی و تمدن ایران زمین می پردازد و همه در جهت یادآوری این ارزشها تلاش می کنند ، استخوان بندی دیالوگهای این نمایش که از اشعاری در قالب مثنوی نوشته شده است گاهی به صورتی ظریف و هنرمندانه تبدیل به دیالوگهایی متنی و ادبی می شود و باز هم اینکه این نمایش را می توان در جرگه نمایشهای موزیکال قرار داد هرچند نمایشهای موزیکال قاعده و قانون خاص خود را دارند از طرفی دیگر چون نمیتوان هر تئاتری که در آن ساز و آواز و رقص وجود دارد را یک تئاتر موزیکال دانست. این عناصر باید در بدنه تئاتر نقش بپذیرند و بار روایی داشته باشند. اگر داستان را پیش نمیبرند به عنوان مونولوگهای افشاگر حضور داشته باشند. صرف وجود موسیقی در تئاتر، آن نمایش را به یک تئاتر موزیکال تبدیل نمیکند که این در نمایش دیوان تئاترال تقریبا موفق بوده است همان کاری که موسیقی و نور انجام می دهد در اجرای تریستان وایزولد اثر واگنر، که آپیا برای اپراخانه ی اسکالا در میلان طراحی کرده بود. در صحنه های مختلف این نمایش هم این امر با تلفیق موسیقی سنتی و کلاسیک یعنی آکوردها و آرپژهای کلاسیک با ملودیهای سنتی ایرانی اتفاق می افتد. گذشته از بازی روان برخی بازیگران نوجوان این نمایش که علاوه بر ادای دیالوگهای موزون و سنگین ,بار میزانسنهای پیچیده را به دوش می کشند باید فراز و فرود منطقی تغییر صحنه ها هم اشاره کرد ، بازی های بدن و کشمکش های که ایجاد می شود و تعلیقیاتی که به صورتی ظریف گره اصلی داستان که همان سیراب شدن مردم و علامت سئوال شخصیت فرهاد کوهکن است را باز می کنند ، شاید آنچیزی که نقطه قوت اصلی این نمایش محسوب می شود بهره گیری از استعدادهای جدید است بازیگرانی که هنوز قالب کاراکتری خاص را نگرفته اند و در اوج سادگی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهند متاسفانه آنچیزی که کمی آزار دهنده است ری اکشن های پارتنرهاست که این ضعف نیز به مرور زمان برطرف خواهد شد … در هر صورت چنانکه بیننده این کار می شوید مطمئن باشید که در انتهای این نمایش ….بلند خواهید شد و برای عوامل و بازیگرانش کف خواهید زد.
حضور تماشاگران باعث رونق دوباره تئاتر و تشویق آینده سازان سینما و تئاتر این سرزمین خواهد شد پس به سالنهای نمایش برویم و باعث رونق و تشویق شویم
خویشوند در ادامه افزود:
گروه نمایشی دیوان تئاترال شما را به دیدن این نمایش دعوت میکند.
لینک خرید بلیط از سایت تیوال
https://tiw.al/enb9